دستانم را دراین نیمه شب به دعا برایتان به آسمان برده ام خدایا:سختی هارا تحمل میکنیم عاقبتمان رابه خیرکن هرچند میدانم ازمن چیزی به جزدود سیگارم به آسمان نمیرود گفتم تابهانه ای شود که بگویم: دعایم کنید دعاهایمان درحق یکدیگرمستجاب است
Ahmad haddad
شنبه 12 اسفندماه سال 1391 ساعت 04:45 ق.ظ
هرگز به دست اش ساعت نمی بست روزی از او پرسیدم پس چگونه است که همیشه سر ساعت به وعده می آیی؟ گفت: ساعت را از خورشید می پرسم پرسیدم روزهای بارانی چطور؟ گفت: روزهای بارانی همهی ساعت ها ساعت عشق است! - راست می گفت یادم آمد که روزهای بارانی او همیشه خیس بود
طوفان
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 ساعت 09:27 ق.ظ
نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچیک از مردم این آبادی… به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم می گذرد، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند… لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
موفق باشید ..
بابت شعرزیبات تشکر میکنم همچنین
طوفان
پنجشنبه 17 اسفندماه سال 1391 ساعت 08:48 ق.ظ
سلام داداش خودم
نمی خوای یه قالب بذاری رووبت؟قشنگ ترمیشه ها...
سلام همین مگه چشمه طوفان جان؟ قالب خوب پیدانمیشه تواین دوره زمونه قالبم قالبای قدیم
جتاب عرب صدام یک حرام زاده اشغال بود نمی خواد چرندیات به خورد ما بدین اون احمق حتی نمی تونسه از اون چمدن پول دل بکنه بی خود نیست که شما عرب ها همیشه احمق هستید نام وبلاگتم بزار خر نه حر
سلام جناب...باتشکراز نظرتون باوجوداینکه ربطی به مطلب نداشت بایدعرض کنم من حقیقت رو گفتم قضاوت با ضمیرتون درباره جسارتتون دعامیکنم که ادبی هرچند ناچیز خداوند به شما وامثالتان عنایت کندتابه اقوام ونژادهاخصوصانژادی چون عرب که نژاد رسول الله است و23کشورمتکلم داردجسارت نکنید. اماراجع به اسم وبلاگ بایدبگم ابن وبلاگ انقدر حر هست که نظرشمارو در وبلاگ تایید کنم کاری که شمانکردیدوقظاوت اینجا با بازدیدکنندگان...
محتاجیم به دعا
ایشالا اون چی که می خوای رو بهت بده
یکیش سلامتی براعلی رضاجون
از ما دود سیگار هم بالا نمیرود
باز وضع شما بهتر است
اما دعا میکنیم
شاید بخاطر شما بالا برود
برعکس وضع شما بهتره
شما تاج سری
هرگز به دست اش ساعت نمی بست
روزی از او پرسیدم
پس چگونه است
که همیشه سر ساعت به وعده می آیی؟
گفت:
ساعت را از خورشید می پرسم
پرسیدم
روزهای بارانی چطور؟
گفت:
روزهای بارانی
همهی ساعت ها ساعت عشق است!
- راست می گفت
یادم آمد که روزهای بارانی
او همیشه خیس بود
بله...
دعا میکنم مثه همه ولی کاش دعایم ره به بالاببرد...
سکوت...
قطعا همینطوره
عشق آمد و یک لحظه سفر در تو نکرد
یک پلک به هم زدن نظر در تو نکرد
تو حر نشدی مگر چه کردی با خود
فریاد حسین هم اثر در تو نکرد
من که نگفتم حٌرشدم
دوس دارم باشم
این شعرتم قشنگ بود مثل قبلی
احمدخویه انشالله توصل الشی التریده بحول الله ممنون من مندعاتک
شکرا علی حضورک اخی الکریم
ولاشکرعلی الواجب
سلام علیکم اخوی
محتاج بدعاییم.دمت بود
علیکم السلام
دمم چی چی؟
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی…
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند…
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
موفق باشید ..
بابت شعرزیبات تشکر میکنم
همچنین
سلام داداش خودم
نمی خوای یه قالب بذاری رووبت؟قشنگ ترمیشه ها...
سلام
همین مگه چشمه طوفان جان؟
قالب خوب پیدانمیشه تواین دوره زمونه قالبم قالبای قدیم
سلام همشهری . مطلبت جالب و طنزآمیز بود . آهنگ هم زیبا . نظر من درباره وبلاگت : زیبا و عالی
مثل همیشه لطف داریی همشری عزیز
جتاب عرب صدام یک حرام زاده اشغال بود نمی خواد چرندیات به خورد ما بدین اون احمق حتی نمی تونسه از اون چمدن پول دل بکنه بی خود نیست که شما عرب ها همیشه احمق هستید
نام وبلاگتم بزار خر نه حر
سلام جناب...باتشکراز نظرتون باوجوداینکه ربطی به مطلب نداشت بایدعرض کنم من حقیقت رو گفتم قضاوت با ضمیرتون
درباره جسارتتون دعامیکنم که ادبی هرچند ناچیز خداوند به شما وامثالتان عنایت کندتابه اقوام ونژادهاخصوصانژادی چون عرب که نژاد رسول الله است و23کشورمتکلم داردجسارت نکنید.
اماراجع به اسم وبلاگ بایدبگم ابن وبلاگ انقدر حر هست که نظرشمارو در وبلاگ تایید کنم کاری که شمانکردیدوقظاوت اینجا با بازدیدکنندگان...
سلام احمدجان میشه لطف کنی ادرس وبلاگ این محترم را بدی بهم؟همین نظر قبلیا میگما.
ازینکه همیشه میای قدم میزاری به سکوتم ممنون.
سکوت...
سلام سکوت عزیز تراز صدا آدرسش تومطلب جدیدم هست فقط هکش نکنی
سکوتت مقدس تراز آن است که جای قدم های من باشد
سلام عزیزم...از خدا میخوام آرزو به دل نمونی هیچوقت